به گزارش خبرگزاری «حوزه» پنجمین سالروز ارتحال غمبار آن عالم ربانی که مصادف است با14 دی ماه ،بهانه ای شد تا با فرزند ایشان حاج آقا مصطفی صافی، زندگی معرفت آموز آن اسوه نیکان را به گفت و گو بنشینیم.
ابتدا کمي از خصوصيات اخلاقي مرحوم والد و ارادت ايشان به ائمه هدي عليهم السلام بگوييد؟
- بسم الله الرحمن الرحيم.
عالم عامل عارف و فقيه جامع و اصولي ، انساني به تمام معني محبّ و شيفته اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام که با آزاد منشي، صراحت لهجه، بيان و صداقت اعتقاد و گفتار، درد و درک و باور ديني، ايماني و اسلامي را در عمق جانش دريافته و با شناخت کامل از ارزشهاي والاي الهي و انساني، با تمام توان دفاع، و از بروز بِدَع و انحرافات فکري منکرات، تعدّي، تجاوز و ظلم و بي ديني به نحو شايسته و بايسته و با شيوههاي بديع و خطابههاي بليغ و شجاعت و شهامت و پايمردي مثال زدني و استقامت در خور و شأن يک فقيه ولايي جلوگيري مينمود.
اخلاص و تواضع ايشان در تمام شئون زندگي روحاني و حيات معنوي چنان بروز و ظهور داشت که با اندک حضور در محضر پرفيضش، هر طالب و سالک را مجذوب و شيفته خويش ميساخت.
* فقيهي علوي
مرجعي ولايي، پژوهشگري عميق و فقيهي علوي که خانه ساده و بي آلايش او نزديک به يک قرن کانون عطوفت، مهر، زهد و تقوي و تعليم و تعلم مکتب انسان ساز جعفري علیه السلام بود.
قوه و قدرت فقهي، ادبي، تاريخي و ... او زبانزد بود و با کوله باري از علم و دانش و فقاهت و پاسداري از مکتب انسان ساز اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام، اسوه عمل بود.
او فريادگري نستوه و حرّ و آزاده بود که با طراوتي فقيهانه و شور و احساسي مردم دوستانه، خواستههاي مردم و متدينين را پاسخ ميداد.
در ادبيات و قريحه شعر تبحّر خاص داشتند و با تمام اشتغالات فقهي و اصولي و تأليف کتب عديده (قريب به 50 مجلّد) که مورد نياز جامعه علمي و حوزوي بود از سرودن اشعار نغز و شيوا و پر محتوا که غالباً متضمّن مفاهيم قرآني و روايي است غافل نبودند و ديوان منتشر شده (راز دل) قسمتي از اشعار معظم له است.
ايشان از عمق وجود به ساحت مقدّس ائمه اطهار عليهم السلام و خاصه حضرت بقية ... الاعظم امام زمان عجل ... تعالي فرجه الشريف عشق و ارادت خاص داشتند و در مقام بروز و ظهور علاقه خويش به محضر مبارک اين حضرات به تعظيم شعائر ديني و انعقاد مجالس و وعظ و سخنراني و نيز سرودن اشعاري شيوا و بليغ در مدح و منقبت حضرات معصومين عليهم السلام مجدانه ميکوشيدند.
*مرثیه خوانی درمجالس حسینی
با نام و ياد سيد و سالار شهيدان حضرت ابا عبد... الحسين عليه السلام چنان ميسوخت که بي اختيار اشکش جاري ميگشت و ساليان متمادي محفل روضه حضرت حسين بن علي عليهما السلام را در شبهاي پنجشنبه در قم و شبهاي جمعه در گلپايگان در منزل برقرار ميساخت و خود اول کسي بود که در ابتدايي ترين جايگاه ورود به مجلس جهت تکريم متديّنين و اهل عزا جاي ميگزيد و در برخي از مجالس به مرثيه خواني و عزاداري شخصاً اقدام مينمود و در اين مجلس باشکوه متدينين، علما و شخصيتهاي علمي و حوزوي شرکت ميکردند تا از فيوضات اين جلسه بهره مند گردند.
*درخصوص ارتباط قلبي و عميق آن مرحوم با حضرت رضا علیه السلام و کرامتي هم که نصيب ايشان شده است؛ بفرمایید؟
ايشان ارادت و اخلاص خاصي نسبت به ساحت مقدس حضرت ثامن الحجج عليه آلاف التحية و الثناء داشتند و همه ساله به زيارت آن امام همام مشرّف ميشدند.
در يکي از سفرها، دچار مشکل گوش درد عجيبي شدند که به خونريزيهاي فراوان از داخل گوش منجر شد و روزانه يکی دو بار جراحت را پانسمان ميکرديم تا جلوي خونريزي را بگيرد. لذا ايشان براي جلوگيري از هتک حرمت به آستان مقدّس مولايش چند روزي تا کنار درب حرم مطهّر مشرف ميشدند و پس از خواندن زيارت بدون داخل شدن در حرم به محل اقامت مراجعت ميفرمودند.
پس از گذشت چند روز پس از تشرّف جهت تعويض پانسمان اقدام شد ولي پس از بررسي، خونريزي و جراحت ديده نشد و نبودن مشکل به ایشان منتقل شد که ناگاه فرمودند (مگر ميشود که آقا به ما نظري نداشته باشند.) فرمودند وقتي کنار درب حرم مطهّر جهت ابراز ارادت ايستاده بودم به اين مضمون خدمت حضرت عرض کردم که (آقا ميگويند شما به حيوانات هم نظر لطف دارید چه ميشود که به اين حقير هم نظري کنيد) قابل توجه آن که پس از اين عنايت حضرت، تا آخر عمر شريفشان هيچگونه مشکلي در گوش ايشان مشاهده نشد.
*شعري از ايشان درباره امام رضا علیه السلام وجود دارد. لطفا ذکر کنيد و ماجراي سرودنش را بيان نماييد؟
- روزي از محلّ اقامت جهت تشرّف به حرم مطهر رضوي در انتظار وسيله نقليه بوديم. تاکسي توقف کرد و معظم له و حقير و يکي از دوستان که جهت خدمت به ايشان همراه بودند سوار تاکسي شديم.
راننده مقصد را جويا شد؛ ناگاه مرحوم آقا فرمودند مگر غير از حرم مطهّر جاي ديگری هست، و به بنده فرمودند فلاني قلم و کاغذ همراه داري؟ عرض کردم: بله، فرمودند بنويس.
مرا به غير حرم اين ديار کاري نيست به جز زيارت مولاي خويش ياري نيست
خدا کند بپذيرد من ضعيف و ذليل که جز به لطف و عطايش اميدواري نيست
که اين دو بيت را في البداهه سرودند.
و در سفری نیز اشعاري ديگر در مدح حضرت ثامن الحجج علیه السلام سرودند که دو بیت از آن را جهت تبرک و تیمن تقدیم می کنم:
اين مهبط ملائکه صحن و سراي کيست؟ اين بارگاه سر به فلک رفته جاي کيست؟
اين جلوهاي که مطلع آن شهر مشهد است روشن نموده ارض و سما از جلاي کيست؟
چگونه به زيارت حرم مطهّر رضوي ميرفتند؟ آیا آداب خاصي داشتند؟
- ايشان حداقل روزي 2 بار تشرّف داشتند و اعمال و آداب زيارت را آنچنان که وارد شده بجا ميآوردند (اذن دخول- عتبه بوسي- زيارت روبروي حضرت- بالاسر حضرت و ...) که هر تشرّف يکي دو ساعت به طول ميانجاميد و اين اعمال و افعال را با تضرّع و خلوص کامل بجا ميآوردند و زماني که قدرت جابجائي به علت بيماريها و کهولت سن نداشتند و با صندلي چرخدار مشرف ميشدند از روي ويلچر پياده شده و حتماً ميبايست که عتبه ورودي رواق مطهر را بوسه زنند و با حال خوش و گريه و زاري در بارگاه شريف آن حضرت به دعا و نيايش بپردازند و تا زماني که قدرت داشتند نماز جعفر را هم ميخواندند.
*آیا ایشان نسبت به مسجد مقدّس جمکران نيز مقيّد به حضور بودند؟
- بله، به جهت انتساب اين مکان مقدس به حضرت صاحب الامر حجة ابن الحسن العسکري امام زمان روحي و ارواح العالمين له الفدا احترام خاصي قائل بودند و با عظمت ياد ميکردند و مي گفتند: که بسياري از اوقات در سن جواني با پاي پياده به اين مسجد شريف مشرف ميشدم و در کهولت سن نيز با کمک حقير و همراهان جهت حضور و درک فيض اين مکان شريف اهتمام داشتند و اشعاري نيز در وصف مسجد مقدس جمکران سرودهاند.
*ورود ايشان به حوزه علميه به چه صورتی بوده؟ گويا خاطرهاي نيز از برخورد با مرحوم آيتالله حائري (ره) داشتند.
- ایشان در اوان جواني دروس حوزوي را ابتدا در محضر ابوي مکرّمشان مرحوم آيتالله معظم آخوند ملا محمد جواد صافي گلپايگاني (ره)و نيز در محضر مرحوم آيتالله ملا ابوالقاسم قطب (ره) در گلپایگان گذراندند و سپس جهت ادامه تحصيلات حوزوي در حدود 18 سالگي به قم مشرّف شدند که مصادف است با زعامت مرحوم آيتالله العظمي حائري (ره) و دوران خفقان و گرفتاريهاي شديد رضاخاني و مشکلاتي از قبيل خلع لباس روحانيون- کشف حجاب بانوان و جلوگيري از تعظيم شعائر مذهبي و عزاداري و مجالس اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام و ديگر تنگناها و مشکلات.
يکي از مشکلات، خلع لباس روحانيون بود که با شدّت هر چه تمامتر انجام ميگرفت و فقط کساني ميتوانستند معمّم باشند که در يک امتحان جامع که از طرف وزارت فرهنگ و معارف آن زمان انجام ميگرفت شرکت و قبول شوند و از تعدّي و تجاوز مأمورين رضاخاني در امان باشند و در اين امتحان یکی دو فرع اصولي و فقهي مطرح و ادله و روايات و استنادات و ... آن ميبايست بازگو شود.
ایشان ميفرمودند: (روزي در صحن حرم مطهّر حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام خدمت حضرت آية ... العظمي حائري رسيدم و عرض کردم که مطلبي دارم. ايشان با کمال تواضع و فروتني و سعه صدر و محبت به حقير فرمودند: چشم، اجازه بدهيد تا در کنار يکي از حجرههاي حرم بنشينيم، و من که طلبه جواني در حدود 22 ساله بودم مطلب امتحان را مطرح نمودم و عرض کردم که امتحان سختي است. مرحوم آيتالله العظمي حائري فرمودند که اگر از بنده هم همين حالا مستندات حکمی فقهی یا اصولی را جويا شوند شايد حضورذهن نداشته باشم ولي شما امتحان بدهيد انشاء... موفق خواهيد شد، و همينطور هم شد در امتحان شرکت و بحمد... با رتبه عالي استاد معارف فقه و اصول شدم) که هنوز مدرک اين استادي را داريم. لازم به ذکر است که از کل حوزويان به علت سختي امتحان تعداد انگشت شماري شرکت و قبول شدند.
* ماجراي ديدار ايشان با حضرت امام (ره) جهت پاسداشت عزاي حسيني چه بوده است؟
- روزهای اولیه پس از پيروزي انقلاب اسلامي ، مساجد و حسينيهها مبدّل به پايگاهي براي بيان ديدگاهها و عقايد بعضي از وابستگان گروههاي سياسي شده و منابر و تريبونهاي مختلف بيشتر در اختيار اين گروهها قرار داشت، لذا حضور روحانيون و وعّاظ اندکي کمرنگ شده و حتّي در مجالس تعظيم شعائر مذهبي و ايام عزاداري اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام سخنراناني از اين قشر حضور داشتند.
به خاطر ميآورم که جناب مستطاب حجة الاسلام والمسلمين آقای آل طه از خطباي معروف و بعضي از اهالي منبر در جلسهاي چنين ابراز داشتند که از محضر رهبر معظم انقلاب حضرت امام خميني (ره)درخواست ملاقات برای وعّاظ شده ولي تا آن زمان موفق به اين مطلب نشده اند، لذا از مرحوم والد تقاضا نمودند که با توجه به چنين شرايطي و انس و الفت فيما بين معظّم له و مرحوم آقا ،ملاقات و سخنراني حضرت امام ميتواند چاره ساز باشد.
مرحوم والد خدمت مرحوم امام رسيدند و مشکل را مطرح و از ايشان براي اين گروه وقت ملاقات گرفته شد، و شد آنچه ميبايست بشود و آن سخنراني جامع و کامل مرحوم حضرت امام در آستانه ماه محرم الحرام راهگشا و فصل الخطاب عزاداري خامس آل عبا علیه السلام گرديد و اين مطلب همه ساله جريان داشت ...
* دليل تبعيد آن مرحوم به مشکين شهر چه بود؟
براي بيان اين مطلب نيازمند نظري اجمالي به دوران حيات سياسي اجتماعي مرحوم والد از نوجواني و جواني و ورود به حوزه علميه قم و زمان زعامت مرحوم آيتالله العظمي حائري (ره) و حضور علماي معظم ثلاث مرحوم آيتالله العظمي حجت، مرحوم آيتالله العظمي صدر، و مرحوم آيتالله العظمي خوانساري رضوان ... تعالي عليهم، و پس از آن دوران مرجعيت عظماي فخر الشيعة و مفخر الشريعة مرحوم آيتالله العظمي بروجردي قدس ... نفسه الزکية و پس از رحلت ايشان دوران مرحوم حضرت آيتاللهالعظمي امام خميني (ره) و مرحوم آيتالله العظمي گلپايگاني (ره)و دوران مبارزات قبل از انقلاب و در جريان پيروزي انقلاب و پس از پيروزي و مراودات فيما بين اين اعلام و زعماي بزرگ با مرحوم والد و حضور مؤثر ايشان در تمامي مسائل مهمّ سياسي اجتماعي اين ادوار تا پايان حيات پربرکت ميباشيم که البته به علت کثرت مطالب و تنوع مباحث و تقيد به بعضي ملاحظات شرعي و حفظ امانت، امکان آن نيست که در اين مجال به آنها بپردازيم زيرا که هر دورهاي از اين ازمنه شرح مبسوطي ميطلبد.
* از مفاخر شيعه در فقه و اصول و کلام
مرحوم والد با توجه به سوابق خانوادگي و رشد و نموّ در دامان پدري چون مرحوم آيتالله العظمي آخوند ملا محمد جواد صافي گلپايگاني (ره)و سبک و شيوه زندگاني و مجاهدات و مبارزات ديني و سياسي و حضور مستمر و اثرگذار ايشان در متن جامعه و همزماني با حضور متّفقين و رضاخان و انواع فشارها و سختيهاي مربوط به اين ادوار و نيز همّت و تلاش مجدانه آن پدر والامقام در جهت نفي باطل و عناصر ضد دين و ولايت و مهدويت و مبارزه جانانه با مظاهر بدع از جمله بهائيت و نجات متدينين و مؤمنين از خطر انحرافات فکري و عقيدتي و نشر معارف دين قويم و مکتب حقه اثني عشري و همراهي و همفکري با بزرگاني همچون مرحوم آيتالله شهید حاج شيخ فضل ... نوري رضوان ... عليه و درک محضر اعلام و اساتيد بزرگ همچون (سيد محمد تقي مدرس- میرزا جهانگیرخان قشقائي- ميرزا محمد هاشم خوانساري- ملا محمد باقر فشارکي) ايشان را ميتوان يکي از مفاخر شيعه در فقه و اصول و کلام و ادبيات و مجاهدي خستگي ناپذير در راه اعلاي کلمة ... دانست که اين جامعيت را به فرزندان خويش منتقل و آنان را از پاسداران فخيم مرزهاي ولايت و امامت و از علماي بنام حوزه علميه قرار داد (مرحوم آيتالله العظمي حاج آقا علی صافي و حضرت آية ... العظمي آقاي حاج شيخ لطف ... صافي ادام ... ظله الشريف).
صداقت و صراحت و شفافيت سخن و حق گويي و بي پرده گويي عالمانه و عدم ملاحظه در بيان حق بر اساس دريافتهاي مجتهدانه ی والد، ايشان را در زمره عالمان و فقيهاني انگشت شمار قرار داد که فقط و فقط خدا را در نظرداشتند و همين صداقت و عدم تملّق و چاپلوسي باعث شد که او را از بهترين مشاوران و معاضدان مبرز اعاظم علما نظير مرحوم آيتالله العظمي بروجردي(ره) و مرحوم آيتالله العظمي امام خميني(ره) و مرحوم آيتالله العظمي گلپايگاني(ره) قرار دهد، و شايد بجا باشد اگر بگوئيم حادثه یا واقعه يا مطلب سياسي اجتماعي خاصي در حوزه علميه واقع نشده که معظم له نقش تعيين کنندهاي در آن نداشته باشند.
ارتباط و الفت با مرحوم آيتالله العظمي بروجردي (ره) و حضور مستمرّ در تمام مراحل حيات پر فيض آن مرحوم در شئونات مختلف و بودن اوّل مستشکل درس مرحوم آقا و دادن مشاورههاي مؤثر و دور از هواي نفس در موقعيتهاي مختلف او را به نزديکترين فرد در کنار آن مرحوم مبدّل ساخت، آنچنان که عنايات ويژه مرحوم آقا به ايشان ناشي از درک مقام علمي- عملي و سياسي و اجتماعي ايشان، و مورد احترام خاص او بود لذا حضور همه جانبه در عرصههاي مختلف او را از ديدگاه دستگاه حاکميت به فردي مؤثر در حوزه علميه قلمداد نمود و هر از گاهي نسبت به ايشان تنگناها و مشکلاتي فراهم ميآورد.
ارتباط ايشان با مرحوم حضرت امام (ره) در اين دوران و پس از رحلت مرحوم آيتالله العظمي بروجردي (ره) و شناخت کافي و وافي مرحوم امام (ره) از ايشان و والدشان موجب شد که در بسياري از مسائل آن دوران و بعد از آن و پیش از انقلاب و پس از آن طرف مشورت قرار گيرند و ايشان نظرات خويش را صادقانه و با صراحت به مرحوم امام (ره) منتقل مينمودند.
* چهرهاي مبارز و مجاهد
حضور معظم له در کنار مرحوم آيتالله العظمي گلپايگاني (ره) و انجام مأموريتهاي سخت و تبادل افکار و همسويي و همفکري با ايشان در جهت مسائل مملکتي و حوزوي و امور ديگر که از ذکر آنها گذر ميکنيم، او را چهرهاي مبارز و مجاهد در مقابل ظلم و جور دستگاه پهلوي نشان داد که به لحاظ همين امور، دستگاه پهلوي و بويژه ساواک نسبت به اين شخصيت واکنشهاي مختلف نشان داده و به بارها تهديد و احضار و بازداشت و نهايتا تبعيد معظم له منجر شد.
فراموش نميکنم شايد 12 ساله بودم که رئيس ساواک آن زمان سرهنگ مهران به مدت 3 شب به منزل ما ميآمد و آنگونه که مرحوم آقا نقل ميکردند (او ميگفته که شخص شاه نسبت به حضور شما در قم موافقت ندارد و ميبايست از قم برويد و ايشان ميفرمودند که من آزادي خودم را به دست خودم از بين نميبرم و از قم نميروم مگر آن که زور باشد و دستگير شوم).
بالاخره سحرگاهي فرا رسيد و ايشان را با چند مأمور از منزل دستگير و به مشگين شهر تبعيد نمودند.
در مشگين شهر هم ايشان از امر به معروف و نهي از منکر و فراخواني مردم به مخالفت با دولت وقت فروگذار نکردند تا جايي که پس از مدتي ايشان را به گلپايگان تبعيد نمودند که آن هم مطالب خاص خودش را دارد.
* شعري که ايشان در تبعيد براي قدس شريف سرودهاند چه بود؟
- در زمان رژيم ستم شاهي پهلوي براي تنوير افکار ملّت مسلمان و متديّنين و ترغيب و تحريص مردم به دينداري و جهاد و مقاومت، اشعاري سرودهاند که قسمتي از آن در ذيل ميآيد و در اين اشعار وضع مسلمانان و سردمداران ظالم آن زمان و فتنههاي پيش روي مسلمين را به درستي يادآوري نمودهاند.
اي مسلمان عزّت ديرينه را از سر بگير * درس صبر و استقامت را ز پيغمبر بگير
اين تو بودي کز تو ميلرزيد پشت روزگار * چون نياکان خيز و زين چرخ کهن چنبر بگير
مسجد اقصاي تو افتاده در دست يهود * اي مسلمان همّتي کن مسجد و منبر بگير
ميشود لبنان تو آن سان که شد جولان تو * آخر از خواب گران اي بي خبر سر بر بگير
عرصه ميدان تو جاي شغالان گشته است * بيشه دين را از اينان همچو شير نر بگير
هر چه بر ما ميرسد از شرق باشد يا ز غرب * راه را بر هر دو اين قوم ستم گستر بگیر
والسلام علی عباد... الصالحین